آیه 15 سوره هود

از دانشنامه‌ی اسلامی

مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ

[11–15] (مشاهده آیه در سوره)


<<14 آیه 15 سوره هود 16>>
سوره :سوره هود (11)
جزء :12
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

کسانی که طالب تعیّش مادی و زینت دنیوی هستند ما مزد سعی آنها را در همین دنیا کاملا می‌دهیم و هیچ از اجر عملشان در دنیا کم نخواهد شد.

کسانی که زندگی دنیا و زیور و زینتش را بخواهند، ثمره تلاششان را به طور کامل در [همین] دنیا به آنان می دهیم و در اینجا چیزی از آنان کاسته نخواهد شد.

كسانى كه زندگى دنيا و زيور آن را بخواهند [جزاى‌] كارهايشان را در آنجا به طور كامل به آنان مى‌دهيم، و به آنان در آنجا كم داده نخواهد شد.

آنان كه زندگى و زينت اين دنيا را بخواهند، پس همه مزد كردارشان را در اين جهان مى‌دهيم و در آن نقصانى نمى‌بينند.

کسانی که زندگی دنیا و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا بطور کامل به آنها می‌دهیم؛ و چیزی کم و کاست از آنها نخواهد شد!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

As for those who desire the life of this world and its glitter, We will recompense them fully for their works therein, and they shall not be underpaid in it.

Whoever desires this world's life and its finery, We will pay them in full their deeds therein, and they shall not be made to. suffer loss in respect of them.

Whoso desireth the life of the world and its pomp, We shall repay them their deeds herein, and therein they will not be wronged.

Those who desire the life of the present and its glitter,- to them we shall pay (the price of) their deeds therein,- without diminution.

معانی کلمات آیه

يبخسون: بخس: ناقص كردن. كم كردن، به معنى ناقص نيز آيد. لا يُبْخَسُونَ:‏ ناقص كرده نمى‏ شوند يعنى اجرشان بى كم و كاست داده مى‏ شود.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ «15»

كسانى كه زندگانى دنيا و زيبايى‌هاى آن را بخواهند، ما در همين دنيا (نتيجه‌ى) اعمالشان را بطور كامل مى‌دهيم، و در آن هيچ كم و كاستى نخواهد بود.

نکته ها

سؤال: اين آيه مى‌فرمايد: ما به دنياطلبان بدون كم و كاست و به طور كامل نتيجه‌ى اعمالشان را در دنيا خواهيم داد، امّا در موارد ديگرى مى‌فرمايد: «مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فِيها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِيدُ» «1» به هر كس و به هر مقدار كه بخواهيم عطا مى‌كنيم.

جمع ميان اين آيات چگونه است؟

پاسخ: دراين آيه مى‌فرمايد: نتيجه‌ى كارشان را مى‌دهيم، «أَعْمالَهُمْ» ولى در آن آيه مسئله‌ى كار مطرح نيست، بلكه آرزو مطرح است كه خداوند مى‌فرمايد: بعضى به گوشه‌اى از آرزوهاى خود مى‌رسند.

كسانى كه ايمان به معاد ندارند و يا براى خداوند كار نمى‌كنند، طلبى از پروردگار ندارند و در


«1». اسراء، 18.

جلد 4 - صفحه 34

برابر خدمات و اختراعات و اكتشافات خود در همين دنيا به نام و نانى مى‌رسند. كسى مى‌تواند به پاداش اخروى انتظار داشته باشد كه به آن ايمان داشته باشد و الّا كسى كه نه خدا را قبول دارد و نه معاد را، چه توقّعى از خداوند دارد؟

انسان اگر به جاى آخرت، دنيا، به جاى باقى، فانى و به جاى نامحدود، هدف محدود را دنبال كند، نتيجه‌ى عملش نيز محدود به همين دنياى فانى خواهد بود.

پیام ها

1- انگيزه و هدف مهمّ است، نه فقط خود عمل. «مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا»

2- انسان اختيار دارد و مى‌تواند آن گونه كه مى‌خواهد اراده كند. «مَنْ كانَ يُرِيدُ»

3- خداوند عادل است، حتّى كسانى كه براى او كار نكنند، پاداش آنها را بدون كم و كاست در دنيا مى‌دهد. نُوَفِّ إِلَيْهِمْ‌ ... لا يُبْخَسُونَ‌

4- دليل نپذيرفتن حقّ، دنياطلبى است. فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا ... مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ «15»

بعد از آن تهديد و توعيد فرمايد كسى را كه همّتش مقصور بر زينت دنيا و به سبب عناد و لجاج، معرض از دين باشد: مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها:

هر كسى كه از پستى همت بخواهد زندگانى دنيا و آرايش آن را، و خوشى و بهجت آن را در مقابل كارهاى نيكوى خود، و نخواهد آخرت و سعادت باقى را. «1» مراد از اين جماعت منافقان يا يهود و نصارى و يا آنكه عام است جميع مردمان را. يعنى: هركس كه اعمال حسنه را وسيله حطام دنياى دنيّه و زينت عاجله آن گرداند، و صرف نظر از رضاى الهى و ثواب اخروى نمايد. نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها: وفا و ادا كنيم تامّ و كامل جزاى اعمالشان را در دنيا، از صحت و رياست و وسعت رزق و كثرت اولاد و امنيت بلاد. وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ‌: و ايشان در دنيا كم و كاسته نشوند از جهت مزد دنيوى.

حاصل آيه شريفه آنكه: كفار و منافقين و منكرين مبدأ و معاد، آنچه كار خير نمايند در دنيا از احسان به فقرا و صله رحم و حفر قنوات و ايجاد نهرها و احداث پلها و تعمير جاده‌ها و غيره، نظر به اينكه خداوند منّان عمل هيچ عاملى را ضايع نفرمايد و به سبب كفرشان در آخرت نصيبى نخواهند داشت؛ لذا جزاى آنها را از نعم دنيا به آنها عطا فرمايد كاملا. نزد بعضى مراد اهل ريا هستند «2»،

«1» تفسير مجمع ج 5 ص 148.

«2» مصدر سابق.

جلد 6 - صفحه 38

زيرا كسى كه عمل خيرى نمايد به قصد ريا، نمى‌باشد براى عمل او ثوابى در آخرت. در كافى شريف به حذف اسانيد از على بن سالم گويد: شنيدم حضرت صادق عليه السّلام فرمود: قال اللّه عزّ و جلّ: انا خير شريك، من اشرك معى غيرى فى عمل عمله لم اقبله الّا ما كان خالصا. فرمود خداى عز و جل: من خوب شريكى هستم، زيرا ذات اقدسش غنى على الاطلاق است و قبول شركت، كسى نمايد كه محتاج باشد. يا آنكه محسن باشد به شركاء و واگذارد عمل را به آنان. لذا فرمايد: كسى كه شريك نمايد غير را با من در عملى كه بجا آورد، قبول ننمايم آن را مگر خاصّ و خالص باشد. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


مَنْ كانَ يُرِيدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِيها وَ هُمْ فِيها لا يُبْخَسُونَ «15» أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «16»

ترجمه‌

كسانيكه بوده باشند كه بخواهند زندگانى دنيا و آرايش آنرا جزا ميدهيم بآنها كردارهاشانرا در آن و ايشان در آن كم گذارده نميشوند

آنگروه آنانند كه نيست مر آنها را در آخرت مگر آتش و نابود گشت آنچه كردند در آن و فاسد

جلد 3 صفحه 67

است آنچه بودند كه بجا مى‌آوردند.

تفسير

دنيا طلبان كه سعى و عمل آنها براى تحصيل مال و جاه و جلال و جمال و ساير زخارف و لذّات دنيوى است خداوند آنها را از رحمت رحمانيّه خود مأيوس نميفرمايد و جزاى كامل بآنها در دنيا عطا ميفرمايد و هيچ از آثار مرتّبه بر اعمال آنها در دنيا كاسته نخواهد شد و اگر در تهيّه وسائل و اسباب عادى تقصير و خطائى نكنند كاملا بمقصود خواهند رسيد چون دنيا دارى است كه خداوند جريان امور آنرا به اسباب مقدّر فرموده است ولى اين قبيل اشخاص هيچ بهره و نصيبى در آخرت ندارند مگر آتش جهنم زيرا اگر اعمال آنها عبادت باشد چون مشروط بقصد قربت است صحيح نيست و براى ترك آن مستحقّ عقوبتند و اگر در آن ريا نموده باشند براى فعل هم معاقب خواهند بود و اگر غير عبادت باشد كه مشروط بقصد قربت نيست مستحقّ ثواب نميشوند چون استحقاق ثواب در كليّه اعمال منوط بقصد قربت است و نتيجه كليّه آنستكه يا در آخرت بهره‌اى ندارند يا بهره آنها آتش است پس صحيح است گفته شود نيست نتيجه‌اى براى آنها در آخرت جز آتش و نابود و بى‌نتيجه شد آنچه بجا آوردند در دنيا براى دنيا در آخرت و بنابراين محتمل است جار و مجرور يعنى فيها متعلّق به صنعوا و ضمير راجع به دنيا باشد و ممكن است متعلّق به حبط و ضمير راجع به آخرت باشد و بر هر تقدير فيهاى ديگرى چون فضله در كلام بوده حذف شده و قطع نظر از دنيا و آخرت عمل آنها فى نفسه هم فاسد و ضايع و باطل و نيست و نابود است چون از عين و اثر آن چيزى باقى نمانده و نخواهد ماند زيرا كه دنيا و ما فيها فانى و داثر و باطل است علاوه بر آنكه از عدم شرط عدم مشروط لازم ميآيد و قصد قربت و خلوص نيّت شرط است و بعضى گفته‌اند اعمال خيرى كه از كفّار صادر ميشود از قبيل صله رحم و احسان بفقراء و بناء پل و غيرها خداوند جزاى آنها را از قبيل طول عمر و سلامتى بدن و وسعت رزق و دفع بلا و نام نيك بآنها در دنيا عطا ميفرمايد ولى در آخرت مخلّد در جهنم خواهند بود و فائده‌اى بحال آنها ندارد و مراد اينمعنى است و اگر در دنيا بآنها عوض داده نشود در آخرت موجب تخفيف عذابشان خواهد شد و بنظر حقير مطلب تمام نميشود مگر به بيانى كه قبلا ذكر شد و اللّه اعلم و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده‌

جلد 3 صفحه 68

كه مراد آن دو نفرند و معلوم است كه مقصود بيان فردا كمل نفاق و ريا كارى و دنيا طلبى است نه انحصار مدلول آيه بفلان و فلان كه كنايه از آن دو نفر است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


مَن‌ كان‌َ يُرِيدُ الحَياةَ الدُّنيا وَ زِينَتَها نُوَف‌ِّ إِلَيهِم‌ أَعمالَهُم‌ فِيها وَ هُم‌ فِيها لا يُبخَسُون‌َ «15»

كسي‌ ‌که‌ بوده‌ ‌باشد‌ غرض‌ و منظورش‌ زندگاني‌ دنيا و زينتهاي‌ دنيوي‌ ‌ما بنحو اتم‌ّ جزاء اعمال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ دنيا بآنها عطا ميكنيم‌ ‌يعني‌ دنيا رو بآنها ميكند و ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌در‌ دنيا چيزي‌ ‌از‌ زخارف‌ ‌او‌ ناقص‌ نميماند.

‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌از‌ مشكلات‌ آيات‌ ‌است‌ و مفسرين‌ اختلاف‌ كردند بعضي‌ گفتند مراد مشركين‌ هستند ‌که‌ ‌از‌ ‌آنها‌ اعمال‌ حسنه‌ صادر ‌شده‌، بعضي‌ گفتند منافقين‌ هستند

جلد 11 - صفحه 22

‌که‌ ‌در‌ غزوات‌ شركت‌ كردند ‌از‌ غنائم‌ بهره‌ برداري‌ ميكنند، بعضي‌ گفتند مرائين‌ هستند ‌در‌ عبادات‌ رياء ميكنند.

و تحقيق‌ كلام‌ اينست‌ ‌که‌ جمله‌ مَن‌ كان‌َ يُرِيدُ الحَياةَ الدُّنيا كلمه‌ ‌من‌ عموم‌ دارد ‌يعني‌ ‌هر‌ كس‌ ‌که‌ تمام‌ هم‌ّ ‌او‌ دنيا ‌است‌ و معتقد بآخرت‌ نيست‌ و ‌هر‌ چه‌ ميكند ‌براي‌ تحصيل‌ دنيا ‌است‌ خواه‌ صورت‌ عمل‌ خوب‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ بد احسان‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ ظلم‌ حلال‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ حرام‌ دنياهم‌ رو باو ميآورد خداوند ‌هم‌ ‌او‌ ‌را‌ مشغول‌ بدنيا ميكند و درها بروي‌ ‌او‌ باز ميشود و زينتها مال‌ و جاه‌ و صحت‌ و سلامت‌ و اتباع‌ و عشيره‌ ‌در‌ اطرافش‌ مجتمع‌ ميشوند و تحت‌ فرمانش‌ ميروند مثل‌ فرعون‌ و نمرود و شداد و اشباه‌ و امثال‌ ‌آنها‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ جهت‌ اينكه‌ ‌هر‌ چه‌ بتوانند معصيت‌ كنند ‌تا‌ عذاب‌ ‌آنها‌ زيادتر شود چنانچه‌ ميفرمايد وَ لا يَحسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَنَّما نُملِي‌ لَهُم‌ خَيرٌ لِأَنفُسِهِم‌ إِنَّما نُملِي‌ لَهُم‌ لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم‌ عَذاب‌ٌ مُهِين‌ٌ آل‌ عمران‌ ‌آيه‌ 172، ‌ يا ‌ ‌از‌ جهت‌ اجر و مثوبات‌ دنيوي‌ ‌است‌ چنانچه‌ ميفرمايد مَن‌ كان‌َ يُرِيدُ حَرث‌َ الآخِرَةِ نَزِد لَه‌ُ فِي‌ حَرثِه‌ِ وَ مَن‌ كان‌َ يُرِيدُ حَرث‌َ الدُّنيا نُؤتِه‌ِ مِنها وَ ما لَه‌ُ فِي‌ الآخِرَةِ مِن‌ نَصِيب‌ٍ شوري‌ ‌آيه‌ 19، ‌ يا ‌ ‌از‌ جهت‌ امتحان‌ ‌است‌ چون‌ كليه‌ نعم‌ و بليات‌ دنيوي‌ ممكن‌ ‌است‌ امتحان‌ بنده‌ ‌باشد‌ غني‌، فقر، صحت‌، مرض‌، عزت‌، ذلّت‌، نعمت‌، بلاء و ‌غير‌ اينها ‌هم‌ امتحان‌ ‌خود‌ ‌آن‌ شخص‌ ‌است‌ و ‌هم‌ امتحان‌ ديگران‌.

نُوَف‌ِّ إِلَيهِم‌ أَعمالَهُم‌ فِيها ايفاء تمام‌ عيار ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ منظورش‌ ‌باشد‌ باو داده‌ ميشود و اعمالش‌ بي‌نتيجه‌ نميماند و آثار ‌آنها‌ ‌را‌ ميبرد دواء اثرش‌ شفاء ‌است‌ خواه‌ كافر ‌باشد‌ ‌ يا ‌ مؤمن‌، كشت‌ اثرش‌ ثمره‌ ‌است‌، تجارت‌ اثرش‌ نفع‌ ‌است‌ و هكذا وَ هُم‌ فِيها لا يُبخَسُون‌َ بخس‌ نقصان‌ و زيان‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌در‌ دنيا نقصان‌ و زياني‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ نيست‌ بقدر اعمال‌ ‌خود‌ نتيجه‌ ميگيرند و بهره‌ ميبرند.

23

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 15)- آیات گذشته با ذکر «دلایل اعجاز قرآن» حجت را بر مشرکان و منکران تمام کرد و از آنجا که پس از وضوح حق باز گروهی، تنها به خاطر حفظ منافع مادی خویش، از تسلیم خودداری می‌کنند در این آیه و آیه بعد اشاره به سرنوشت این گونه افراد دنیاپرست کرده، می‌گوید: «کسی که تنها هدفش زندگی دنیا و زرق و برق و زینت آن باشد در همین جهان نتیجه اعمالشان را بطور کامل به آنها می‌دهیم بی‌آن که چیزی از آن کم و کاست شود» (مَنْ کانَ یُرِیدُ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِیها وَ هُمْ فِیها لا یُبْخَسُونَ).

این آیه بیان یک سنت همیشگی الهی است که اعمال مثبت و مؤثر نتائج، آن از میان نمی‌رود، با این تفاوت که اگر هدف اصلی رسیدن به زندگی مادی این جهان باشد ثمره آن چیزی جز آن نخواهد بود، و اما اگر هدف خدا و جلب رضای او باشد هم در این جهان تأثیر خواهد بخشید و هم نتائج پرباری برای جهان دیگر خواهد داشت.

ج2، ص332

نمونه این موضوع را امروز در اطراف خود به روشنی می‌یابیم، جهان غرب با تلاش پیگیر و منظم خود اسرار بسیاری از علوم و دانشها را شکافته، و بر نیروهای مختلف طبیعت مسلط گشته و با سعی و کوشش مداوم و استقامت در مقابل مشکلات و اتحاد و همبستگی، مواهب فراوانی فراهم نموده است.

بنابراین جای گفتگو نیست که آنها نتائج اعمال و تلاشهای خود را خواهند گرفت و به پیروزیهای درخشانی نائل خواهند شد، اما از آنجا که هدفشان تنها زندگی است، اثر طبیعی این اعمال چیزی جز فراهم شدن امکانات مادی آنان نخواهد بود.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع